
تامین مالی پروژههای نفت، گاز و پتروشیمی مهمترین چالش پیش روی فعالان این صنعت در ایران است. محقق کردن پتانسیلهای فوقالعاده این صنعت در کشور نیازمند سرمایهگذاری کلانی است که در شرایط تحریمی و فقدان دسترسی به منابع سرمایهگذاران خارجی نیازمند بسیج منابع داخلی است. هدایت سرمایههای داخلی به سمت صنعت انرژی، علاوه بر راهانداز چرخهای این صنعت و خلق ارزش برای کشورمان، بازدهی قابل توجهی برای سرمایهگذاران به همراه خواهد داشت.
یکی از موضوعاتی که همیشه در انجام و اجرایِ پروژه های زیربنایی در کشورهای در حال توسعه، مورد توجه قرار گرفته است، روشِ تأمین مالیِ این گونه طرح هاست. روش های مهم و معمول در مورد اقسام تأمین مالی پروژه های زیربنایی، استفاده از منابع داخلی و هزینه مستقیم دولت، استقراض دولت(چه استقراض داخلی و چه استقراض خارجی)، قراردادهای ساخت، بهره برداری و انتقال(مانند قراردادهای BOT)، قراردادهای مهندسی، تأمین کالا و تجهیزات، ساخت و تأمین مالی (EPCF)، مشارکت مدنی یا جوینت ونچر (JV) و سرمایه گذاری مستقیم غیردولتی (شامل بخش خصوصی و بخش خارجی) را شامل می گردد.
فقدان دسترسی به منابع آسان خارجی و نیز ناکافی بودن منابع دولتی جهت اجرایی کردن طرحهای این صنعت سبب شده بازیگران این صنعت به دنبال راههای جدیدی جهت تامین سرمایه مورد نیاز خود باشند. در عمل، نبود زبان مشترک بین صاحبان پروژهها و سرمایهگذاران، ظرافتهای حقوقی و قانونی روشهای تامین مالی موجود در کشور و نیز عدم ارتباط منسجم بین سرمایهگذاران و سرمایهپذیران موانعی بزرگ بر سر راه تجهیز منابع این طرحها میشود.
تأمین مالی جمعی (Crowdfunding) یکی از شیوه های نوین تأمین مالی است که بسط و گسترش آن حاصل پیشرفت فناوری اطلاعات و ارتباطات در کنار اقبال و اعتماد عمومی است. در برنامه سال ۱۴۰۰ هدایت سرمایه های خرد مردمی به سمت تولید از طریق تامین مالی جمعی و استفاده از ماده ۱۱ قانون رفع موانع تولید به عنوان پروژه ای دیده شده است.